آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز ما ایرانیها از قدیم الایام به مدد سنت دیرینه با هم بودن به مناسبتهای مختلف (بی ربط و باربط) در برگزاری میهمانی و دورهمی ید طولایی داریم و هر زمان، بهانهای برای این باهم بودن پیدا میکنیم؛ زمانی به مناسبت ولادت نوزادی یا حتی دندان درآوردن کودک و بعدتر جشن تولد و... ما حتی به وقت غم نیز دورهم بودن را بر تنها بودن ترجیح میدهیم و با مراسم سوم و هفتم و چهلم و شب سال به یاد متوفی و برای تسلای بازماندگان، دورهم جمع میشویم و همان طور که شادیها را به ضریب و توان میرسانیم، غم و غصه را نیز تقسیم میکنیم.
البته این سنت و خصلت خوب ما ایرانی ها، آسیبهایی نیز به دنبال دارد؛ چشم وهم چشمی، تجمل گرایی، اسراف، فخرفروشی، غیبت و... از آسیبهایی است که گاه در میهمانی هایمان به چشم میخورد و شاید هم همینها درکنار گرانیها باعث شده است بازار رفت وآمدهای ما به ویژه پس از شیوع کرونا کمی بی رونق شود. در این میان، مهمترین عاملی که نه فقط به میهمانیها و دورهمیهای ما بلکه حتی به آرامش امواتمان لطمه میزند، چشم وهم چشمی درقالب لاکچری بازی و به اصطلاح باکلاس بازی درآوردن است.
پیش از این چشم وهم چشمی درباره عروسی و رفتن به خانه بخت، خواب آرام و شادی تشکیل خانواده را از خیلی جوانها ربوده بود، اما امروز در برخی خانوادهها برای برگزاری مراسم خاک سپاری و ترحیم به اندازهای چشم وهم چشمی و لاکچری بازی جا باز کرده است که برخی نمیدانند باید درد از دست دادن عزیزشان را تحمل کنند یا تلاش کنند زیر بار قرض وقوله و تأمین مخارج تدفین و ترحیم له نشوند.
برای آنکه بدانیم مجالس ترحیم اموات، به منظور بزرگداشت و یادبود آن هاست نه مسابقهای برای نمایش مال واموال و پز دادنهای ما، مرور آموزههای دینی ضرورت دارد. برپایه این آموزه ها، سوگوارى در مرگ اشخاص، یک نوع تعظیم و احترام به آنها و رعایت موقعیت و شخصیتشان محسوب میشود؛ چنان که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «مرده اى که گریه کن نداشته باشد، عزتى ندارد» (المأساه الحسین، ص۱۱۸).
در اسلام، پیشینه شرکت در مراسم سوگواری و پذیرایی در مجلس ترحیم، به صدر اسلام میرسد. بنا بر احادیثی، حضرت محمد (ص) در مرگ زیدبن حارثه و دیگران در مسجد مینشستند و درحالی که حزن و اندوه بر چهره داشتند، دعا و ذکر مصیبت میخواندند. در روایات شیعی و سنی با استناد به حدیثی از پیامبر (ص)، در شهادت جعفربن ابیطالب، تصریح شده است که مستحب است خویشان و نزدیکان متوفی به مدت سه روز در تهیه غذا و فراهم آوردن برخی امکانات، به خانواده او که دچار تألمات روحی شده اند، یاری رسانند و از آنان مراقبت و به آنان مهربانی کنند. به گفته امام صادق (ع)، از همان زمان این کار سنت شد.
در آموزههای دینی و سیره معصومان (ع) و اولیا، سوگوارى در مرگ مردان الهى، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهى و نوعی تجلیل از عقیده و راه ورسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب مى شود، از این رو رسول خدا (ص) هنگام بازگشت از جنگ احد وقتى که مشاهده کردند خانواده شهداى قبیله «بنى اشهل» و «بنى ظفر» براى شهیدان خود گریه مى کنند ولى عموى بزرگوارشان حضرت حمزه (ع) گریه کننده اى ندارد، فرمودند: «اما امروز حمزه، گریه کننده اى ندارد!» (استیعاب، ج یک، ص۲۷۵). زنان مدینه با شنیدن این سخن در خانه حضرت حمزه اجتماع کردند و به سوگوارى پرداختند و بدین وسیله شخصیت عظیم حضرت حمزه، تجلیل و تکریم شد.
همچنین نقل شده است وقتی خبر شهادت جعفرطیار در جنگ موته به مدینه رسید، پیامبر (ص) براى گفتن تسلیت، نخست به خانه جعفر رفتند. سپس به خانه فاطمه زهرا (س) آمدند و آن بانوى بزرگ را درحال گریه و سوگوارى دیدند و فرمودند: «به راستى براى شخصیتى، چون جعفر باید گریه کنندگان، گریه کنند» (بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۷۶).
امام صادق (ع) نیز درباره حضور در خانه و مجالس میت برای تسلای بازماندگان میفرمایند: «تسلیت دادن به خانواده مردگان که واجبی دینی (مستحب مؤکد) است، باید بعد از دفن مرده انجام شود و مقدار تسلیت، آن است که در مجلسی حاضر شوی تا صاحب عزا تو را ببیند» (وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۱۶، ح ۳۴۴۸). در توضیح المسائل مراجع عظام نیز چنین آمده است: «بعد از دفن، مستحب است صاحبان عزا را سرسلامتی دهند، ولی اگر مدتی گذشته است و به دلیل سرسلامتی دادن، مصیبت یادشان میآید، ترک آن بهتر است و نیز مستحب است تا سه روز برای اهل خانه میت، غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان، مکروه است».
برپایه همین آموزهها، روح متوفی و نزدیکان او پس از فوت، تا مدتی باهم پیوستگی دارد و حتی متوفی از اعمالی که بازماندگان برایش انجام میدهند، خوشحال میشود. در روایت است: «روح متوفی از ترحم و استغفاری که بازماندگان و آشنایان برایش انجام میدهند، خشنود میشود؛ همان طور که انسان زنده از هدیه آوردن دوستانش، خوشحال میشود» (سفینه البحار، ج۲، ص۵۵۵، ماده موت).
در سفینه البحار همچنین از پیامبر (ص) نقل است که: «ارواح مؤمنان هر شب جمعه، اطراف خانههای خود میآیند و با صدای غمناک و گریان ندا میکنند:ای اهل بیت من!ای فرزندانم!ای پدر وای مادر وای خویشان من! به من ترحم کنید با انفاق یک درهم یا لباسی به فقیر بپوشانید که خداوند هم لباسی بهشتی به شما میپوشاند». پس پیامبر (ص) گریه کردند و ما حاضران در جلسه نیز با پیامبر (ص) گریه کردیم و گریه حضرت چنان شدید بود که دیگر قدرت صحبت نداشتند. بعد از سخنی طولانی، حضرت فرمودند: «ارواح با حسرت و پشیمانی، برمی گردند».
اینها همه نشان میدهد که اموات چشم به راه انفاق و احسان و گریه و انس ما هستند و این یاد کردنهای ما به ذکر و دعا و خیرات و مبرات، مایه شادی و آرامش روحشان میشود، اما قرار نیست این آموزه دینی و این چشم به راهی را به چیزی آلوده کنیم که اصلا در آن دنیا به کار اموات نمیآید و چه بسا معذبشان هم بکند.
امروز دیگر این اقوام و نزدیکان نیستند که در مراسم ترحیم، یک گوشه کار را بگیرند و اجازه ندهند صاحب عزا احساس غربت و تنهایی کند، بلکه مؤسسات فعال در زمینه مراسم ترحیم و یادبود اموات اند که صحنه گردانی میکنند. کار ترحیم را دست میگیرند و ازسوی دیگر طراحی و گل آرایی و شمع آرایی، جای سنتهایی مثل حلواپزان را گرفته است و صوت خوش قرآن و نوای حزن آلود روضههای سیدالشهدا (ع) نیز جای خود را به اجرای موسیقی زنده داده است.
اگر در همان گذشته نه چندان دور، جمع شدن در مسجد برای بزرگداشت یاد متوفی، طلب رحمت و مغفرت الهی برای او و برخی عبادات و مستحبات برایش انجام میشد، این روزها انتخاب مسجد برای مراسم ترحیم نیز سرلیست لاکچری بازی عدهای از خانوادهها شده است. هرچه منطقه شهری بالاتر، قیمت هم بیشتر؛ البته این درصورتی است که بخواهند در مسجد یادبود برگزار کنند؛ چون برخی افراد، این روزها سالنها و باغ تالارهای آن چنانی را برای برگزاری مراسم ترحیم، به مسجد ترجیح میدهند.
از توصیههای مؤکد دینی درباره یاد کردن اموات، قرائت قرآن به نیت آنها به ویژه قرائت سوره مبارکه یاسین است؛ همان رسمی که به ویژه در شام غریبان متوفی برگزار میشد و دلها را صیقل میداد و مایه آرامش بود، اما این رسم نیز در لابه لای تغییر فضای مراسم ترحیم در برخی خانواده ها، دیگر جایی برایش باقی نمانده است و دورهمی با اجرای زنده موسیقی و هم خوانی برخی اشعار و سرودها و اجراهای هنری جایگزین شده است.
حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر علم الهدی، کارشناس معارفی رسانه ملی و مدیر حوزه علمیه قاسم بن الحسن (ع)، درباره رویکرد دین به مراسم ترحیم میگوید: بزرگداشت یاد اموات و درگذشتگان، از محوریترین مباحث پرورشی تربیتی در ادبیات دینی ماست؛ اینکه به یاد بزرگان، محفل و مجلس برگزار کنیم و یادشان را گرامی بداریم، ضمن ابراز وفاداری به درگذشتگان، یک زنگ بیدارباش برای بازماندگان است و به آنها تلنگر میزند که فرجام زندگی ما در این عالم رقم نمیخورد و این دنیا فرصتی است که از دست میرود، اما به دلیل زرق وبرق دنیا و غوغاسالاریها گاه فراموش میکنیم.
وی ادامه میدهد: وقتی از یاد مرگ غافل شویم، به دام دنیاطلبی میافتیم که با اصول انسانی هماهنگ نیست. بیشتر جنایتکاران ثبت شده در تاریخ مثل هیتلرها و صدامها و بایدنها و ترامپها و... هرگز به یاد لحظه پایانی عمر نبودهاند. انسان هرقدر هم قدرتمند باشد، بالاخره این دنیا را ترک میکند، لذا برپایی محافل سوگواری و یادمان عزیزان، تلنگری است برای خود ما؛ وگرنه کسی که از دنیا رفته است، با هیچ یک از محافل و مجالس ما بازنمی گردد.
مجالس ترحیم باید وعظی باشد برای زندگان تا ببینند با دست خود، عزیزانشان را در خاک گذاشته اند، لذا در ادبیات دینی، مستحب است فرزندان پیکر والدینشان را در خاک بگذارند و بدانند که این چرخه تکرار میشود و در روایات است که در این محافل، هرگز حرف دنیا زده نشود و حاضران شوخی و خنده نکنند. حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی تأکید میکند: با وجود چنین کارکردی برای مراسم ترحیم، برخی میکوشند وجه تنبه و تذکر را از آن بگیرند.
بی تردید اگر تجملات و اسراف و چشم وهم چشمی بر این مراسم غلبه کند، دیگر جایی برای تنبه و یاد مرگ باقی نمیماند، بلکه فضای بخل و طمع و کینه را برای انسان فراهم میکند؛ به همین دلیل جریان دنیاگرا و لائیک برای گرفتن عطر و بوی این گونه محافل که میتواند مانند مجلس وعظ برای شرکت کنندگان عمل کند، برنامه دارند؛ برای مثال با استخدام گریه کنان تصنعی یا دعوت از مجریانی که در سخن و رفتارشان هیچ تنبه و ذکری وجود ندارد و گویی برای هنرنمایی آمده اند، محافل و مجالس را از حالت وعظ و تنبه به محافل دنیاپرستی، سالن مد و اسراف و تبذیر تبدیل میکنند، درحالی که برای نفع اموات، بهتر است این هزینهها به فقیران و یتیمان و نیازمندان اختصاص بیابد.
این کارشناس مذهبی میافزاید: در برخی محافل و مجالس ترحیم، هنرمندانی برای اجرای هنری و موسیقی و خواندن اشعاری دعوت میشوند که تنبه و تذکری در آنها مشاهده نمیشود و بعد هم در یک سالن و تالار، میزهای شام آن چنانی چیده میشود و اسراف بسیار هم در این میزهای غذا رخ میدهد.
اگر واقعا میخواهیم هدیهای به روح امواتمان برسد، چه بهتر که صرف افراد بی بضاعت شود. برپایی مراسم ختم و یادبود، ضروری است؛ چون جنبه تنبه و تذکر دارد، اما اطعام و خیرات و مبرات بهتر است به فقرا اختصاص یابد و از اسراف و ریخت وپاش جلوگیری شود. اینها میشود سنت دینی دفاع پذیر؛ برگزاری مراسم ترحیم برای تنبه و هشدار به زنده هاست.